-
اگر دخالت شود به فیفا اطلاع میدهیم
-
فعلاً به دلایلی ترجیح میدهم سکوت کنم
-
انتخابات فدراسیون فوتبال باید آزاد و رقابتی برگــزار شـود
-
پیروزی مهم بعد از 49 روز
-
انتقام شیرین فینال جام حذفی
-
از معاونت وزیر تا پست نمایشی نایب رئیسی فدراسیون
-
گلمحمدی: برای دفاع وسط من و افشین هستیم
-
این برد نتیجه ناتوانی حریف نبود
-
نود ارومیه و جشن اولینها
-
مأموریت غیر ممکن
-
خط حمله قرمزها پنچر شده؟
-
قیام بدنه علیه رأس
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
اگر دخالت شود به فیفا اطلاع میدهیم
گزارش
بهناز میرمطهریان
تعدادی از اعضای مجمع فدراسیون فوتبال در فاصله بیش از یک ماه مانده به انتخابات، شروع کردهاند به جمعآوری امضا برای تأیید نامهای که دخالت شخص ثالث در روند انتخابات را محکوم میکند. در این نامه که گفته میشود تا کنون به امضای 30 عضو مجمع هم رسیده است، نوشته شده که در صورت دخالت نهادهای دیگر مثل وزارت ورزش در انتخابات فدراسیون، فیفا را در جریان بگذارند.
این نامه در روزهای اخیر در گروه واتساپی قرار داده شده که اعضای مجمع و رؤسای هیأتهای فوتبال در آن عضو هستند. اعضای مجمع در این گروه درباره موارد مختلفی صحبت میکنند. یکی از مواردی که اخیراً در این گروه مورد بحث و ارزیابی اعضای مجمع قرار گرفته، همین نامه است. نامهای که به اعضای مجمع این حق را میدهد که در صورت دخالت نهاد ثالث در روند انتخابات، این موضوع را به فیفا گزارش دهند.
هر چند تعداد زیادی از اعضای مجمع در پاسخ به تماس خبرنگار ایران ورزشی حاضر نشدند درباره این نامه و صحبتهای رد و بدل شده بین رؤسای هیأتهای فوتبال در فضای مجازی صحبت کنند اما در نهایت محسن سلاجقه، رئیس هیأت فوتبال استان کرمان در گفتوگو با خبرنگار ایران ورزشی این نامه را تأیید کرد.
سلاجقه درباره این نامه و تصمیم تعدادی از اعضای مجمع درباره اطلاع به فیفا در صورت دخالت نهادهای دیگر میگوید: «حدود دو روز پیش صحبتی در همین رابطه در گروه رؤسای هیأت فوتبال مطرح شد. قرار بر این بود که نامه تهیه شود و در اختیار دیگران قرار داده شود اما تاکنون این اتفاق نیفتاده و این نامه به دست ما نرسیده است.»
رئیس هیأت فوتبال استان کرمان درباره واکنشهایی که رؤسای هیأتها نسبت به این موضوع داشتهاند، اینطور توضیح میدهد: «عدهای با این اتفاق موافق بودند و عدهای هم مخالف. به عنوان مثال بنده مخالف این موضوع بودم چون به نظر من این یک موضوع داخلی است و باید بین خود ما حل و فصل شود و ارجاع دادن این موضوع به خارج از کشور کار درستی نیست.»
آیا بعد از مخالفت تعدادی از اعضای مجمع، موضوع این نامه به طور کلی منتفی شد یا هنوز احتمال امضای این نامه و در جریان قرار گرفتن فیفا وجود دارد؟ سلاجقه در این رابطه میگوید: «آنچه من میدانم این است که هنوز نامه به دست من نرسیده اما اینکه منتفی شده یا نه را نمیدانم.»
دیگر رؤسای هیأتها اما اصرار دارند که این موضوع را لاپوشانی کنند. برخی از آنها هم به شکلی متفاوت درباره این نامه صحبت میکنند. منصور بیکوردی رئیس هیأت فوتبال استان البرز در این رابطه به خبرنگار ایران ورزشی میگوید: «من این موضوع را تازه دارم از شما میشنوم و اطلاعی در این رابطه ندارم اما به طور کلی اساسنامه فدراسیون فوتبال همه این موارد را در بر داشته و به تصویب مجمع هم رسیده است. وظیفه فدراسیون فوتبال هم این است که همه چیز کاملاً مطابق اساسنامه پیش برود. اگر اعضای مجمع این اساسنامه را تأیید کردهاند، دیگر نیازی به چنین نامهای نیست.»
اصرار اعضای مجمع، به ویژه رؤسای هیأتهای فوتبال به دخالت نهاد سوم در انتخابات، میتواند به یکی از معضلات اساسی انتخابات پیش رو تبدیل شود. در حال حاضر حق رأی از وزارت ورزش گرفته شده و نمایندگان فیفا هم دقت و توجه ویژهای روی روند انتخابات دارند. بدون شک چنین نامههایی خطاب به فیفا اگر با سند و مدرک محکمی همراه نباشد، میتواند فوتبال ایران را بعد از عبور از گردنه خطرناک اساسنامه، بار دیگر در معرض خطر تعلیق قرار دهد.
آیا اعضای مجمع رأی موافق به این نامه خواهند داد؟ آیا چنین نامهای از دل مجمع فدراسیون فوتبال به فیفا ارسال خواهد شد؟
فعلاً به دلایلی ترجیح میدهم سکوت کنم
شرایط ذوبآهن مدتها است خوب نیست. این تیم در یکی دو فصل اخیر با تغییراتی که در کادر فنی به وجود آورد، سعی داشت به روزهای خوب برگردد اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه شرایطش سختتر از قبل هم شد. ذوبآهن البته با یکسری بدشانسی هم مواجه شد. مثلاً در میانههای فصل گذشته، ذوبیها میودراگ رادولوویچ را به خدمت گرفتند و روزهای خوبی را تجربه میکردند اما شیوع ویروس کرونا باعث شد این سرمربی کروات نتواند از کشورش برگردد و خیلی زود خداحافظی کرد. به این ترتیب کار به لوکا بوناچیچ سپرده شد تا تیم را در لیگ برتر نگه دارد که در این راه موفق بود. با این اتفاق به نظر میرسید ذوبآهن، بوناچیچ را حفظ کند اما این اتفاق نیفتاد و دستیار او یعنی رحمان رضایی به عنوان سرمربی جدید سبزپوشان اصفهانی معرفی شد. از همان ابتدا اعتراضهایی نسبت به این مسأله وجود داشت اما باشگاه سعی کرد به آنها توجه نکند و با اعتماد به رضایی، کار را دنبال کند. تیم رحمان رضایی بازیهای خوبی انجام میدهد اما بدشانسی و شاید استرس بیش از حد باعث شد تا الان نتواند هیچ بردی به دست بیاورد. این مسأله باعث شد باشگاه ذوبآهن بالاخره به رضایی اولتیماتوم بدهد و از او بخواهد از 15 امتیاز باقیمانده تا پایان نیم فصل اول، حداقل 11 امتیاز کسب کند اما سبزپوشان در اولین گام مقابل سایپا شکست خوردند و 3 امتیاز مهم بازی را از دست دادند. در این میان، برخی مسئولان باشگاه ذوبآهن از جمله رسول کربکندی و پیشکسوتان این باشگاه انتقاداتی به رحمان رضایی داشتند. با این حال رحمان رضایی که در نوک پیکان انتقادات قرار دارد هنوز واکنشی به این اظهارنظرها نداشته و فعلاً هم قصد ندارد به آنها پاسخ دهد. رضایی در مواجهه با این پرسش که نظرتان در مورد حاشیههایی که برای ذوبآهن به وجود آمده، چیست؟ تنها چند جمله بیان میکند: «فعلاً بنا به دلایلی قصد صحبت ندارم. فعلاً سکوت میکنم تا با این سکوت برای هواداران ذوبآهن ماهیت افراد مغرض مشخص شود. به هر کسی لازم نیست پاسخ داد و اتفاقاً باید پاسخ برخیها را اصلاً نداد.»
مسعود سلطانیفر: وزارت ورزش از هیچ گزینهای حمایت نمیکند
انتخابات فدراسیون فوتبال باید آزاد و رقابتی برگــزار شـود
مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان از جمله افرادی است که میتواند درباره انتخابات به سؤالات متعددی پاسخ بدهد. او در گفت و گو با ایسنا، ابتدا درباره ماجرای تصویب اساسنامه که حرف و حدیثهای فراوانی هم پیرامون آن شکل گرفت، میگوید: «از نظر بنده در ادامه فعالیتها، تصویب اساسنامه فدراسیون پس از حدود ۱۵-۱۴ سال در یک کش و قوس یکساله، نهایتاً از سال گذشته تاکنون، به تصویب فیفا رسید و باید خاطرنشان کرد که فوتبال ایران همواره با یک اساسنامه تأیید نشده اداره شده و این مبنای کار بود. حتی دو مجمع انتخاباتی بر اساس آن برگزار شده و فیفا همواره در ارتباط با آن اشکالاتی را وارد میکرد. این بار هم فیفا خیلی سختگیری کرد و شاید فشار وارده به ایران را در ارتباط با مستقل بودن و غیر دولتی بودن در مورد بسیاری از کشورهای منطقه وارد نکرد و ما میدانیم که اصلاً چنین فشاری در رابطه با کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس وجود نداشته و حتی در کشورهای آسیای میانه نیز اینگونه نیست. به هر حال برخی نیز از داخل خط میدادند و FIFA و AFC را حساس میکردند که این مسأله قابل تأمل بود. در نهایت با تدابیر صورت گرفته توانستیم تأییدیه فیفا را اخذ کنیم و امیدواریم در فرآیند انتخابات با بررسی صلاحیتها، انتخابات آزاد، رقابتی و خوبی داشته باشیم و بتوانیم مجموعه موفقیتهایمان را طی چهار سال گذشته در عرصه فوتبال تکمیل کنیم.»
طی روزهای اخیر شایعه شده که وزارت ورزش و جوانان از یک کاندیدا حمایت خواهد کرد تا او رئیس فدراسیون شود. سلطانیفر اما این مسأله را تکذیب میکند: «وزارت ورزش و جوانان در این انتخابات کاملاً بیطرف است و هر کاندیدایی در هر کجایی اعلام کند که از طرف وزارت ورزش حمایت میشود، شدیداً این مسأله را تکذیب خواهیم کرد. وزارت ورزش در مورد هیچ کاندیدایی نظر خاصی ندارد و به دنبال برگزاری یک انتخابات کاملاً آزاد و رقابتی است.»
سختترین برد دوران مربیگری گلمحمدی
پیروزی مهم بعد از 49 روز
پرسپولیس بعد از 5 باز ی، دوباره رنگ برد را دید بازگشت به ریل
رسول مجیدی @Rasoulmajidi
پرسپولیس نه به بازی زیبا احتیاج داشت و نه پیروزی خیرهکننده. آنها فقط به یک برد ساده و 3 امتیاز مهم بازی با فولاد احتیاج داشتند که دیروز عصر موفق شدند آن را به دست بیاورند. سرخپوشان تهرانی حالا با برد 2-1 مقابل فولاد، 15 امتیازی شدهاند و در رده ششم جدول قرار دارند. آنها امیدوارند تا با برگزاری 2 بازی عقبافتادهشان و پیروزی احتمالی در این بازیها 21 امتیازی شوند و به یک قدمی صدر جدول برسند.
برد دیروز البته نکات مهم دیگری هم داشت. شاید جنجالیترینش تصمیم دقیقه 60 زاهدیفر، داور بازی بود که برای تیم خوزستانی پنالتی گرفت. زاهدیفر اعتقاد داشت توپ ارسالی پاتوسی در محوطه جریمه به دست حسین کنعانیزادگان برخورد کرده اما صحنههای آهسته تلویزیونی کاملاً مشخص میکرد که توپ به شانه مدافع پرسپولیس خورده. این تصمیم برای دقایقی جو بازی را ملتهب کرد. کنعانیزادگان به زمین و زمان قسم میخورد که توپ به دستش نخورده اما لابد در آن لحظات فراموش کرده بود فوتبال ایران همچنان از نعمت داشتن تکنولوژی کمکداور ویدئویی محروم است و سوتی که زده شده بر نمیگردد.
اعتراضهای او به داور آنقدر ادامه داشت که حتی کریم باقری را مجبور کرد از راهکار همیشگیاش برای آرام کردن بازیکن عاصی استفاده کند و با ضربات دست او را آرام کند. داور هم به کنعانیزادگان کارت زرد نشان داد و هم به کمک مربیان دو تیم.
زاهدی فر البته خوش شانس بود که پرسپولیس این بازی را برد وگرنه این اشتباه او خیلی برای خودش و تیم پرسپولیس گران تمام میشد. معلوم نیست اگر چنین پنالتیای در بازی رقبای پرسپولیس گرفته شود، فضای مجازی چه واکنشی نشان میدهد اما کاملاً مشخص است که کمیته داوران باید فکری عاجل برای کاهش چنین اشتباهات فاحشی داشته باشد.
نکته مهم دیگر بازی برای پرسپولیس و پرسپولیسیها این بود که تیم آنها بعد از دریافت گل تساوی از فولاد کاملاً به هم ریخت اما بازی را بعد از تعویضهای یحیی برد.
سرخها بعد از پنالتی دقیقه 60 آنقدر عصبی شدند و بد بازی کردند که نزدیک بود فولاد حتی از آنها پیشی هم بگیرد. نظم آنها از بین رفته بود و داشتند دستی دستی این بازی را واگذار میکردند. اتفاقی که قطعاً کادر فنی در این هفته باید روی آن کار کند تا تیم در این شرایط بحرانی وا ندهد. یحیی در دقیقه 77 بازی دو تعویض مهم کرد که جو تیم را به طور کلی عوض کرد. او مهدی مهدیخانی را به جای مهدی عبدی به زمین آورد و امید عالیشاه را جایگزین کمال کامیابینیا کرد. این دو تعویض شاید روی گل پیروزی بخش تیم تأثیری نداشتند اما ورودشان پرسپولیس را سراپا حمله کرد. امید عالیشاه در بدو ورود به زمین پشت ضربه ایستگاهی ایستاده و ارسال او و دفع ناقص مدافع فولاد به وحید امیری رسید و در ادامه شوت والی او به محوطه 6 قدم فولاد رفت تا یک شخص مهم آن را به تور دروازه بچسباند؛ احمد نوراللهی. بازیکنی که بعد از دربی زیر فشار طاقتفرسایی رفته بود و مدام به دلیل از دست دادن موقعیتهای گلش انتقاد میشنید، یک گل سه امتیازی زد تا هم پرسپولیس و هم خودش را از لحاظ روحی ریکاوری کند.
نوراللهی که تا قبل از این گل و حتی روی صحنه پنالتی فولاد هم نشان داده بود از لحاظ عصبی به هم ریخته، حالا با این گل میتواند در بازیهای آینده هم بیشتر به کمک تیم بیاید.
پرسپولیس در دقایق پایانی با یک دلهره عجیب هم رو به رو شد که به سلامت از آن رد شد. کنعانیزادگان در دقیقه 85 روی یک کورس مصدوم شد و یحیی را مجبور کرد تا به احسان حسینی این فرصت را بدهد که برای اولین بار بازی در لیگ برتر را تجربه کند. در اولین دقیقه وقتهای اضافه – که 5 دقیقه بود- هم کاپیتان سیدجلال حسینی مصدوم شد تا یحیی که دستش روی نیمکت خالی بود، آرمان رمضانی را به عنوان مدافع یارکوب به زمین بفرستد. به یاد روزهای جوانی خودش که ابتدا میخواست در پست فوروارد بازی کند اما بعد متوجه شد در خط دفاعی بازدهی بهتری دارد. شاید سرنوشت رمضانی گلنزن هم همین باشد!
شروع گلزنی دیاباته و بازگشت استقلال به صدر
انتقام شیرین فینال جام حذفی
شباهت و تفاوت بردهای پرگل تبریز
آزمون و خطای استقلال ادامه دارد
نگاه
آرمن ساروخانیان @armen7791
دیاباته برای زدن اولین گل مثل فصل قبل بازی با تراکتور را انتخاب کرد. شیخ در لیگ نوزدهم هم تا هفته هشتم گلی نزد تا تردیدهایی درباره کیفیتش مطرح شود، ولی در برد 2-4 مقابل تراکتور در تبریز توانست هتتریک کند. این بازی شروع گلزنی دیاباته و اوجگیری استقلال با استراماچونی بود. مربی ایتالیایی خیلی زود به وطنش برگشت، ولی روند خوب دیاباته ادامه پیدا کرد و در نهایت توانست آقای گل شود.
در شروع لیگ بیستم خبری از گلهای دیاباته نبود. او تعدادی از بازیها را به دلیل مصدومیت یا ناآمادگی از دست داد و در دقایقی که به زمین رفت هم نتوانست دروازه حریف را باز کند. سرانجام در بازی با تراکتور پای مهاجم اهل مالی به گل باز شد و پاس اشتباه شجاعی در نیمه اول کمک کرد که این طلسم شکسته شود. او در نیمه دوم با پاس قایدی گل دوم را زد و حالا میتواند امیدوار باشد که در هفتههای آینده فاصلهاش با منشا و شهباززاده 9 گله را کمتر کند.
درباره کیفیت بازی دیاباته و شم گلزنیاش تردیدی نیست، ولی آیا بازی با تراکتور مثل فصل قبل میتواند برای آبیپوشان نقطه عطفی باشد؟
از شباهتهای برد فصل گذشته و این فصل در تبریز که بگذریم، تفاوت اساسی استقلال نسبت به همین زمان در فصل قبل این است که کادر فنی هنوز نتوانسته به فرمول مشخصی برسد.
استراماچونی فصل گذشته از بازی دربی (هفته چهارم) به چیدمان مشخصی (2-5-3) رسید، ولی کادر فنی جدید هنوز با آزمایش و خطا پیش میرود.
فکری بعد از نمایش ضعیف تیمش در دربی با انتقادات زیادی روبهرو شد و برای بازی در تبریز تصمیم گرفت دوباره از چیدمان 2-4-4 استفاده کند. استقلال لیگ بیستم را با همین سیستم شروع کرد، ولی فکری در آن زمان در پست هافبک چپ و راست از مدافعان کناری استفاده میکرد. با آماده شدن دیاباته کادر فنی استقلال مصمم بود که در تبریز از هر سه مهاجمش استفاده کند و برای این کار قایدی را به هافبک چپ فرستاد. همچنین در هافبک راست داریوش شجاعیان بازی میکرد که بیشتر متخصص بازی در مرکز زمین است. سومین تغییر خط میانی استقلال نسبت به شروع فصل حضور مهدیپور در مرکز زمین بود. ریگی تنها هافبک استقلال است که از شروع توانسته جایگاهش را حفظ کند و کادر فنی برای رسیدن به ترکیب مناسب در این خط تغییرات پرشماری داشته.
استقلال با ترکیب غیرمتقارن خط میانی برای کنترل بازی مشکل داشت و از طرف دیگر حملات بر خلاف بازیهای این فصل بیشتر از سمت چپ شکل میگرفت، با این حال این تیم در ضدحملات خطرناک بود و فضای پشت مدافعان تراکتور را هدف گرفته بود. گل اول بازی کار استقلال را تسهیل کرد و آنها در شروع نیمه دوم کاملاً به بازی دفاع – ضدحمله که در آن تبحر دارند، متمایل شدند. استقلال با کارهای ترکیبی قایدی، دیاباته، مطهری و شجاعیان علاوه بر دو گلی که در این نیمه زد، چند فرصت خوب دیگر هم داشت و در صورت فداکاری بیشتر مهاجمان تعداد گلها میتوانست بالاتر برود.
استقلال هرچند با صدرنشینی از تبریز برگشت، ولی هنوز نمیتوان با قطعیت گفت که کادر فنی به چیدمان ثابتی رسیده است. استقلال در سه هفته آینده باید با سایپا، نفت مسجدسلیمان و نساجی بازی کند که انتظار میرود بر خلاف تراکتور با بلوک دفاعی عقبتری بازی کنند.
با وجود برد پرگل تبریز، ترکیب فعلی هنوز مشکلاتی دارد و احتمال میرود که آزمون و خطاهای کادر فنی در هفتههای آینده ادامه داشته باشد. به نظر میرسد زوج ریگی – مهدیپور توان کافی برای کنترل میانه زمین را ندارد و ممکن است استقلال دوباره به بازی با سه هافبک میانی متمایل شود.
همچنین سمت راست استقلال کارآیی قبلیاش را ندارد و تمایل زیاد به بازی از سمت چپ بستن استقلال را برای حریفان آسانتر خواهد کرد.
علاقهمندی فریبا محمدیان به ماندن در ورزش
از معاونت وزیر تا پست نمایشی نایب رئیسی فدراسیون
معاون سابق وزیر ورزش و جوانان که به سختی وزارت ورزش را رها کرد، نایب رئیس فدراسیون والیبال شد. با حکمی که محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال صادر کرد، فریبا محمدیان که تا مدتی پیش نفر اول ورزش زنان بود، به عنوان نایب رئیس زنان این فدراسیون کار خود را آغاز کرد. او که ریاست فدراسیون اسکیت را هم در مقطعی بر عهده داشته، نشان داد که قصد ندارد به این زودیها از ورزش برود؛ حتی با وجود اینکه بازنشسته شد و نتوانست مدارکی جور کند تا عمر حضورش در معاونت زنان را بیشتر کند.
در حکمی که داورزنی برای محمدیان صادر کرده، به پست معاونت وزارت ورزش محمدیان اشاره و در ادامه نوشته شده: «با آگاهی از ظرفیت بالا و استعدادهای درخشان در بین دختران والیبالیست کشور، انتظار میرود تیمهای والیبال زنان نیز در سطح آسیا و جهان به وجه شایسته حضور یافته و مطرح شوند که این مهم در سایه برنامهریزی صحیح و تلاش وافر ممکن و میسر خواهد بود. لذا یکی از اهداف بلند و راهبردی این فدراسیون در مقطع کنونی، توسعه سطح کیفی والیبال زنان و رسیدن به یکی از سکوهای برتر آسیا تا سال ۲۰۲۳ خواهد بود.»
رئیس فدراسیون والیبال در حالی با اطمینان از اینکه این خواسته عملی شود، متن حکم را به اتمام رسانده که سالهاست افراد مختلف با این وظیفه وارد فدراسیون والیبال میشوند اما عملاً در بخش زنان، اتفاق ویژهای نمیافتد و سالهاست که زنان نتوانستهاند خود را از ردههای هفتم و هشتم آسیا بالاتر بکشند.
حالا هم با توجه به عملکردی که محمدیان در معاونت زنان داشته بعید است تفاوت ویژهای در شرایط دختران ورزشکار ایجاد شود. فعلاً گویا چیزی که اهمیت دارد، حفظ فریبا محمدیان در عرصه مدیریت ورزش است؛ آن هم به هر قیمتی. زمانی عنوان شد که او به واسطه بازنشستگی نمیتواند در وزارت ورزش بماند اما علاقهمندی برای حضور او تا جایی پیش رفت که زهرا موسوی به عنوان سرپرست معاونت زنان منصوب شد اما محمدیان در دفتر کارش حاضر میشد و در مقطعی تمام تصمیمات با نظر او و امضای موسوی عملیاتی میشد.
بعد که این موضوع رسانهای شد؛ محمدیان رفت اما از سوی طاهریان، نایب رئیس کمیته ملی المپیک حضور او در بخشهای مختلف به صورت عضویت در کمیسیونها و مشاورهها ادامه پیدا کرد و حالا هم که او یکی از کارشناسان خبره در مجمع پیش روی کمیته ملی المپیک است.
گویا محمدیان مهره ارزشمندی است که دوستانش به هیچ وجه حاضر به کنار رفتنش نیستند و خودش هم حالا حالاها قصد دور شدن از ورزش را ندارد تا جایی که با وجود برخورداری از سابقه معاونت وزیر ورزش؛ حاضر است در یک فدراسیون پست نمایشی نایب رئیسی زنان را داشته باشد.
پنالتی اشتباه باعث تنش و ناامنی در بازی شد
گلمحمدی: برای دفاع وسط من و افشین هستیم
یحیی گلمحمدی، بعد از برد مقابل فولاد در دو مصاحبهای که مقابل دوربین تلویزیونی و نشست خبری داشت، گفت: بازی مهمی از لحاظ جدولی برای ما بود. گرفتن سه امتیاز هدف اصلی ما بود.
فولاد تیم خوب، فنی و قدرتمندی در لیگ است. بازی کردن جلوی این تیم همیشه سخت بوده است.
امروز هم روز سختی برای ما بود. توانستیم از موقعیتهایمان خوب استفاده کنیم و فرصتطلب بودیم.
بازیکنان خوب جنگیدند. فوتبال امروز فیزیکی و فنی بود و تنشهای زیادی به لحاظ شرایط بازی به وجود آمد. بازی در مجموع خوب بود.
پنالتی فولاد: صحنهای نبود که داور پنالتی بگیرد.
دهان کنعانیزادگان پر خون شده بود. نمیدانم داور چه چیزی دید که پنالتی گرفت و کار را برای ما سخت کرد. ۴ بازی بود که نبرده بودیم و این بازی خیلی مهم و حساس بود.
اینگونه سوتها فشار زیادی به بازیکنان وارد میکند. صحنه واضح بود و پنالتی نبود. نمیدانم چرا پنالتی اعلام کرد.
حواشی کنار زمین بین نیمکتنشینان: فوتبال است دیگر. همیشه جذابیتهای خاص خودش را داخل و خارج از زمین دارد. چیزی که در آخر میماند بحث رفاقت و دوستیهاست.
هیجانهای بازی روی عملکرد بازیکنان و کادر فنی اثر میگذارد. سوت داور و پنالتی، بازی را از آن تب و تاب انداخت و بحثهای فنی زیر سؤال رفت. باید از کسانی که برای فوتبال زحمت میکشند تا اینکه لیگ ادامه داشته باشد، تشکر کرد.
کرونا یک طرف قضیه است و هفته قبل هم با وجود آلودگی هوا شرایط خوبی برای برگزاری بازی نبود اما برای اینکه فوتبال زنده بماند و مردم در خانه فوتبال ببینند، بازی کردیم.
بعد از کادر پزشکی که بیشترین زحمت را میکشند، باید از فوتبالیستها و اهالی فوتبال تشکر کرد.
مشکل گلزنی: باید تمرینات اختصاصی بیشتری انجام دهیم و در زدن ضربات آخر تمرکز داشته باشیم.
خوشبختانه تیم ما خوب موقعیتسازی میکند و امروز هم توانستیم از این موقعیتها خوب استفاده کنیم. فرصتطلب بودیم و توانستیم برنده شویم.
مصدومیت سیدجلال حسینی و کنعانیزادگان: مجبور شدیم دو بازیکن را تعویض کنیم. در این پست کمبود بازیکن داریم و نگران وضعیت دفاع وسط هستیم. باید با دکترهای تیم صحبت کنم تا ببینم وضعیت آنها چگونه است.
داوری: داور در نیمه اول بازی را خوب مدیریت کرد اما نیمه دوم بازی از دستش خارج شد و صحنهای را خطا اعلام کرد که اصلاً پنالتی نبود. صحنه خیلی واضح بود و توپ به سینه کنعانیزادگان خورد.
خیلی تعجب کردیم. با اینکه نزدیک صحنه بود اما اعلام پنالتی کرد. این باعث تنش و ناامنی در بازی شد و روند مسابقه را به سمت خشونت برد. داور به من و خیلیهای دیگر کارت زرد داد.
استفاده از آرمان رمضانی در خط دفاعی: بازیکن داریم؛ من و افشین پیروانی هستیم (با شوخی).
باید اول ببینیم وضعیت بازیکنان به چه صورت است. الان نمیتونم درباره اینکه چه کسانی در بازیهای بعدی بازی میکنند، صحبتی کنم.
محمو د فکری: از درون و بیرون می خواهند به ما ضربه بزنند
این برد نتیجه ناتوانی حریف نبود
استقلال برد بزرگی را در تبریز به دست آورد؛ بردی که باعث شد آبیها دوباره به صدر جدول بازگردند. این برد برای فکری و همکارانش بسیار هم روحیهبخش است بهطوری که سرمربی استقلال بعد از این بازی خبر از تکرار پیروزیها در بازیهای آینده میدهد. سرمربی استقلال بعد از این بازی در نشست خبری این جملات را به زبان آورد: «به هر دو تیم خسته نباشید میگویم. بازی خوبی در هر دو نیمه انجام شد. شاید باد باعث شد کمی کیفیت بازی کم شود ولی در مجموع بازی قشنگی شد و خدا را شکر بازیکنان ما از فرصتها استفاده کردند.» فکری عمیقاً اعتقاد دارد تیمش برنامههای تاکتیکی خود را دنبال کرده که به این پیروزی رسیده و برتری مقابل تبریزیها ارتباطی به اشتباههای مدافعان این تیم ندارد: «بازیکنان ما در نیمه دوم هم برنامههای ما را اجرا کردند و با زدن 2 گل فاصله خوبی را به وجود آوردیم. امیدوارم این روند را حفظ کنیم و بتوانیم در صدر بمانیم و بازیهای بعد را هم با امتیاز کامل به دست بیاوریم. باید تأکید کنم ما برنامه داشتیم از جلو حریف را پرس کنیم و میدانستیم با مهاجمانمان میتوانیم از این قابلیت استفاده کنیم. نمیشود گفت روی ناتوانی حریف این نتیجه رقم خورده است. این گلها روی برنامههای ما بود و بازیکنان ما خیلی تلاش کردند و 3 امتیاز خیلی خوب را به دست آوردیم.» اما مهمترین بخش از صحبتهای سرمربی استقلال این است که او اشاره داشته به انگیزههای برخی که میخواهند استقلال را به زانو درآورند. سرمربی استقلال حتی به برخی عوامل درونی هم اشاره دارد. منظور او کیست؟ آیا افرادی در داخل باشگاه عزمشان را جزم کردهاند تا برای استقلال حاشیه درست کنند؟ فکری حرفهایش را با این جملات تمام میکند: «هواداران به هوش باشند که خیلیها از درون و بیرون میخواهند به تیم ضربه بزنند. ما دوست و دشمن زیاد داریم که آنها با تمام وجود تلاش میکنند به تیم ضربه بزنند و کادر فنی و بازیکنان و مدیریت باشگاه را تضعیف کنند. امسال این تیم میتواند شرایط خوبی داشته باشد و به موفقیت برسد ولی هواداران باید باهوش باشند که آتو دست کسی ندهیم. ما همیشه با کسانی که درون تیم بودند یا بیرون تیم حضور داشتند این مشکلات را داشتهایم. از هواداران میخواهم اجازه ندهیم این آقایان به تیم استقلال ضربه بزنند.»
نود ارومیه و جشن اولینها
عرشیا یاری
در هفته دهم لیگ یک فقط یک بازی گل نداشت که آن هم تقابل تیمهای خیبر خرمآباد و استقلال خوزستان بود. نتیجهای که نه تنها اصلاً به کار دو تیم نیامد بلکه باعث سقوط دو پلهای میزبان شد و آبیهای اهوازی هم فرصت صدرنشینی را از دست دادند.
اما مس کرمان که هفته قبل صدر جدول را در اختیار داشت برای تداوم آن به مشکل خورد و نتوانست از زمین استقلال ملاثانی با امتیاز خارج شود. شاگردان رضا مهاجری که در دقایق پایانی هم تا حدودی عصبانی شده بودند و منجر به اخراج یک بازیکنشان هم شد با یک گل نتیجه را به میزبان واگذار کردند. همین شکست مس کرمان را به رده سوم فرستاد.
در انزلی تیم ملوان برای جبران شکست هفته گذشتهاش مقابل فجر سپاسی از هوادار پذیرایی کرد. ابتدا این میزبان بود که در نیمه دوم به گل رسید اما فشار حملات شاگردان رضا عنایتی در نهایت جواب داد و آنها با زدن گل تساوی به صدر جدول رسیدند.
تیم فجر سپاسی که تا قبل از بازی با چوکا در جایگاه چهارم ایستاده بود بازی بسیار خوبی را مقابل میزبانش به نمایش گذاشت. چوکا در ابتدا گل اول را زد اما دو گل حمید نعمتی فجر را در ورزشگاه سردار جنگل رشت پیش انداخت. شاگردان علی لطیفی که نمیخواستند در خانه بازنده باشند ابتدا در دقیقه 75 گل تساوی را زدند و در دقیقه 90 هم یک پنالتی را از دست دادند. در حالی که به نظر میرسید بازی با همین نتیجه به پایان برسد اما چوکا گل سوم را زد تا ضمن کسب سه امتیاز از رده هفدهم به پانزدهم صعود کند.
شهرداری آستارا در ادامه ناکامیهایش شکست سنگینی را در زمین پارس جم تجربه کرد. آنها پس از تساوی خانگی هفته گذشته مقابل آرمان گهر، روز گذشته 3-1 مغلوب شاگردان محمد نصرتی شدند. پارسیها با این پیروزی نوار ناکامیهای چند هفته گذشتهشان را قطع کردند و حالا به فاصله یک امتیازی صدرنشین رسیدند.
تیم بادران که هفته گذشته با دو گل نود ارومیه را در خانهاش شکست داده بود روز گذشته نتوانست از میزبانیاش استفاده کند و مقابل تیم خوشهطلایی به تساوی رضایت داد. تیم تهرانی که از دقیقه 77 ده نفره شده بود در نیمه دوم خیلی موفق عمل نکرد و در نهایت بازی با همان تساوی 1-1 به پایان رسید.
شاهین شهرداری بوشهر هم پس از تساوی با چوکا در بازی دیروز نتوانست به پیروزی دست پیدا کند. به نظر میرسد فراز کمالوند هنوز کار زیادی برای ساختن یک تیم دارد. تیم او روز گذشته در زمین آرمان گهر هم باخت و با همین شکست دو پله سقوط کرد و به رده دوازدهم رفت.
تیم گل ریحان که نسبت به بازی قبل سرمربیاش تغییر کرد در بابل نتیجه را به رایکا واگذار کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که تلاش دو تیم در نیمه اول با تساوی 1-1 به پایان رسیده بود اما جواد غلامی در دقیقه 51 گل برتری رایکا را زد تا تیمش با 15 امتیاز جایگاه هفتم را به خود اختصاص دهد.
اما در شیراز تیم نود ارومیه دست به کار بزرگی زد. آنها که تا قبل از این بازی هیچ گلی نزده بودند و بر همین اساس هم صاحب پیروزی نشده بودند با دو گل قشقایی شیراز را شکست دادند. سجاد طجرلو در دقیقه 79 اولین گل تیمش را در این فصل زد. چهار دقیقه بعد تورج آقایی گل دوم را زد تا اولین پیروزی برایشان به دست آید و جشن پیروزی را در زمین قشقایی بگیرند.
ماجرای تکراری مبارزه با شرط بندی در ورزش
مأموریت غیر ممکن
گزارش
محسن آجرلو
ماجرای شرطبندی در ورزش یکی از آن بحثهای طولانی و ریشهدار در ورزش است. ماجرایی که تاریخ آغازش مشخص نیست و قطعاً هیچگاه هم تمام نخواهد شد. از شرطبندی روی مسابقات اسبسواری و تیراندازی در هزاران سال پیش (که حتی در اسلام هم حرام نیست) تا رشتههای معاصر ورزشی که شاید تاریخ شروع شرطبندی روی آنها، با تاریخ پیدایششان تفاوت چندانی نداشته باشد!
طی سالهای گذشته بارها و بارها رد پای شرطبندی در رشتههای مختلف دیده شده است. از آن رقابت جنجالی و عجیب میلان – لیورپول در فینال اروپا گرفته تا مسابقات دیگری که به وضوح از نقش بنگاههای پرزور شرطبندی در نتایج آنها صحبت شد. با این حال هیچوقت چیزی ثابت نشد. پس از این هم هیچگاه نمیشود به صورت واضح، مستند و قطعی از تأثیر شرطبندی در برخی مسابقات نوشت و اشخاص و جریانهای مؤثر را معرفی کرد.
طی روزهای اخیر نوبت به والیبال رسیده تا از شرطبندی در برخی رقابتهای آن صحبت شود. اتفاقی که قطعاً زمان زیادی است که در جریان است و سالهاست که رقابتهای این لیگ هم مورد شرطبندی قرار میگیرد. با این حال در هفتههای گذشته چه اتفاقهایی افتاده و رد پای این ماجرا تا چه اندازه در رقابتها دیده شده که ماجرا رسانهای شده، سؤال خوبی است که نیاز به همان بررسیهای موشکافانهای دارد که البته هیچگاه به خروجی شفافی نمیرسد.
تلاش مذبوحانه!
برخی مربیان در صحبتهای اخیرشان خواستار ریشهکن شدن شرطبندی در والیبال شدهاند. اظهار نظری که البته خواسته بجا و منطقی به نظر میرسد اما به هیچ وجه معقول نیست. شاید خیلیها سعی کنند سرشان را زیر برف فرو کنند و از ریشهکنی شرطبندی و حتی عدم وجود آن صحبت کنند اما واقعاً «مگر میشود با شرطبندی روی مسابقههای ورزشی مقابله کامل کرد و ریشهاش را زد؟»
آب در هاون کوبیدن هم اقدام مؤثرتری از مقابله با خود ماجرای شرطبندی است. پولهای بزرگ و عجیب و غریبی که در این بنگاهها دست به دست میشود و (حالا هم با وجود اینترنت و هزاران سایت شرطبندی در سهلالوصولترین حالت خود قرار دارد) آنقدر قوی است که شاید بتوان به جرأت گفت نیرویی برای مقابله با آن وجود ندارد.
پس به نظر بد نیست یک بار برای همیشه تکلیفمان را با این ماجرا، به عنوان پدیدهای که وجودش از اختیار ما خارج است، مشخص کنیم. مثل خیلی مسائل دیگر. مثل دزدی که هیچکس نمیتواند به طور کامل آن را ریشهکن کند و از قدیم گفتهاند مالت را سفت بچسب!
تیمتان را سفت بچسبید!
شرطبندی ریشهای دارد که چندین برابر اکثر رشتههای ورزشی قدمت دارد. در همین ایران خودمان «توتو» سالهاست که در شمال کشور رواج دارد و در سالهایی که خبری از سایتهای رنگ و وارنگ و شرطبندیهای آنلاین نبود، برگههای توتو خیلی رسمی و به طور گسترده در گیلان و مازندران در اختیار مردم بود و روی تیمهایی شرطبندی میکردند که حتی نمیدانستند پیراهنش چه رنگی است و چه شرایطی دارد!
پس بهتر است برای مبارزه با چنین پدیدهای، مدیران باشگاهها، مربیان و متصدیان تیمهای مختلف تمرکز اصلی را روی تیم خودشان بگذارند. برخی حرفهای درگوشی خیلی زود در میان اهالی رشتهها پخش میشود و خیلیها میدانند که فلان بازیکنها روی بازی خودشان هم در اصطلاح خارجی «بت» میزنند یا شرطبندی میکنند. پس تا حدودی میشود قید کار کردن با آنها را زد و چهارچشمی سایر بازیکنان و حتی مربیان را پایید.
رقمهای سنگین چند ده میلیونی یا حتی در برخی مواقع که تعداد رقمهای میلیونی سه رقمی هم میشود، شاید بتواند هرکسی را وسوسه کند. رسیدگی به جلوگیری از نفوذ هر چه بیشتر شرطبندی، میدانی جز خود والیبال و هر کدام از رشتههای دیگر ندارد و نباید جای دیگری به دنبالش گشت.
خط حمله قرمزها پنچر شده؟
گزارش
ایان لیدیمن
یکی از خارقالعادهترین بخشهای دوران حرفهای لیونل مسی و کریستیانو رونالدو ثبات در بالاترین سطح در مدتی بیش از یک دهه است. محمد صلاح اخیراً متوجه شده چقدر سخت است. مهاجم مصری از سه سال و نیم قبل که به آنفیلد آمده کاملاً موفق بوده؛ کمتر بازیکنی تا این حد تأثیرگذار بوده است. او تقریباً در هر دو بازی لیگ برتر یک گل زده و این نشان از کیفیت بالایش دارد. اما حالا زمان او نیست، همینطور روبرتو فیرمینو و سادیو مانه. مثلث ترسناک هجومی لیورپول یکبار دیگر بیخاصیت بود و این اتفاق برای نخستینبار رخ نمیدهد. نگرانی یورگن کلوپ و لیورپول از این بابت است که شرایط موجود تا چه زمانی طول میکشد.
آمار و ارقام گاه فریبدهنده است. صلاح تا اینجا 13 گل در لیگ برتر زده و این عالی است؛ اما پنجتا پنالتی بوده و هرکس بازی او و دو همکار هجومیاش را در این فصل دیده، اوضاع مثل قبل نیست.
لیورپول آن فرصتطلبی و خیالپردازی لازم در یکسوم دفاعی رقبا را ندارد، همینطور اعتماد به نفس که اهمیت بیشتری دارد. ما عادت کردهایم به اینکه صلاح، مانه و فیرمینو از هیچ برای خود موقعیت بسازند؛ چه با تکنیک ذاتی، چه با تلاش و انگیزه و چه با باور. در این بازی در آنفیلد هیچ خبری نبود.
دو لحظه که در نیمه دوم پشت سر هم پیش آمد، مشکل را بهخوبی بیان میکند. اولی مصاف صلاح با هری مگوایر بود در موقعیتهایی که عاشقش بود و بهآسانی از دستشان نمیداد اما خیلی راحت برابر مدافع منچستریونایتد تسلیم شد. کمی بعد فرصت مواجهه با لوک شاو را داشت. معمولاً دو سناریو در چنین مواقعی محتمل است؛ اول اینکه از مدافع عبور کند یا اینکه خطا و پنالتی بگیرد. او اما از بازیکن مقابلش فاصله گرفت و پاس رو به عقب 15متری برای هافبکهای تیم فرستاد. این گزینهای بود که صلاح پیش از این اصلاً به آن فکر نمیکرد و ماجرا آنقدر قابل توجه بود که گری نویل در برنامه کارشناسی اسکای به آن اشاره کرد. او که خود مدافع کناری بوده بهخوبی میداند یک دفاع چه پیامی از این تصمیم دریافت میکند. او درمییابد برنده مبارزه بوده و خودباوری پیدا میکند.
همه بازیکنان گاهی ضعیف میشوند اما نگرانکننده برای لیورپول این است که افت خط حمله مدتی طول کشیده و جای شگفتی ندارد اگر سبک بازی پرفشار و مبتنی بر پرسینگ روی شرایط جسمانی برخی اثر گذاشته است. هر مربی بدنسازی به شما خواهد گفت تیمی که با این انرژی بالا بازی میکند، هرچه رو به جلو میرود آثار اجتنابناپذیر خستگی و استرس بیشتر در چهرهاش هویدا میشود.
امسال با توجه به اینکه بازیکنان بهدلیل برنامه شلوغ بازیها فرصت بازیابی را از دست دادهاند، ممکن است آثار خستگی جسمی و روحی در لیگ برتر بیشتر به چشم بیاید. در این بازی مهم، یونایتد عالی دفاع کرد در برهههایی که لیورپول بر بازی مسلط بود. شاو در تمام شش سال و نیم عجیبش به این شکل بازی نکرده بود. این مدافع 25ساله فوقالعاده بود.
مگوایر البته چندان عقب نبود. وقتی کاپیتان یونایتد در بازی تیم ملی دو ماه قبل اخراج شد، 10 روز بعد از آنکه یونایتد یک بر 6 بهوسیله تاتنهام در هم کوبیده شد، به نظر میرسید فصلی پرماجرا و تاریک در انتظار او است. همزمان او تلاش میکرد در فرجامخواهی از اتهاماتش در مورد حوادث جزیره یونانی میکونوس تبرئه شود. اما بعد از آن فوتبال مگوایر عالی شد. این مدافع میانی باید میزان بسیار زیادی خودباوری و قدرت روانی داشته باشد تا به جایگاه فعلی برسد. او که در این بازی در کنار ویکتور لیندلوف قرار گرفته بود، بهخوبی اقتدار خود را نشان داد. لیورپول در نیم ساعت ابتدایی، فوتبال خوبی ارائه کرد و اگر چهار بازیکن دفاعی یونایتد کوچکترین اشتباه را مرتکب میشدند، تیم میزبان به گل میرسید. لیورپول فرصتهایی داشت، فیرمینو فرصتسوز بود. خیلی وقتها گزینه پاس آخر را به اشتباه انتخاب میکردند. این یعنی خودباوری پایین در تیمی که ذهنش بههم ریخته است.
واقعیت اینکه تیم کلوپ با سطح فصل قبل فاصله بسیار دارد. آنها ضربه شدیدی خوردهاند از اینکه دوتا از بهترین هافبکهایشان، فابینیو و جوردن هندرسون، در دفاع بازی میکنند و گزینههای مفید دیگر، دیوگو ژوتا و نبی کیتا آمادگی بدنی لازم را ندارند. اما این بخش ناچیزی از مشکلات را توضیح میدهد. لیورپول به اندازه کافی فرصت به دردسر انداختن دروازه یونایتد را داشت و بهندرت این اتفاق افتاد.
حالا چه کسی از این یک امتیاز خوشحال است؟ عجیب است اما به نظر میرسد لیورپول.
یونایتد میتوانست کار فوقالعادهای در آنفیلد انجام دهد اما خودش متوجه نشد تا وقتی خیلی دیر شد. دوتا از بهترین فرصتهای بازی در یک ربع آخر به برونو فرناندز و پوگبا رسید تا تیم اولهگونار سولشر بازی را مقتدرانه به پایان برساند. البته هنوز هم شگفتی بزرگی است اگر یونایتد فصل را بالاتر از لیورپول تمام کند اما این بازی ششامتیازی میتوانست کارشان را راحتتر کند.
لیورپول به راهحل نیاز دارد تا از خط خارج شدنش را جبران کند. آنها خیلی وقتها حیات ندارند و دندانی برای حمله و گاه سرگشته به نظر میرسند. آخرین بار کی چنین شرایطی داشتهاند؟
منبع: دیلیمیل
بحران کلیشهای مدیریت در پرسپولیس
قیام بدنه علیه رأس
سرمقاله
سعید آقایی @SaeedAghaee56
پرسپولیس برابر فولاد، تیمی شبیه تمامی روزهای پیشین بود؛ جایی در میانه راه. تیمی که اگرچه نمایش شورانگیز و رویایی در دربی برابر رقیب دیرینه را تکرار نکرد اما از آن روزهای ملالآور بعد از ناکامی فینال آسیا و بازیهای بیمزه برابر ذوبآهن و نساجی فاصله گرفته بود. تیمی که سرانجام بعد از 4 تساوی پرفراز و نشیب اما تکراری با برد آشتی کرد تا به جاده موفقیت بازگردد. در این میان اما نکته ثابت و کلیشهای در پرسپولیس تنش و استرس روی نیمکت بود. اتفاقی که در تمامی هفتهای اخیر آن را نظاره کردهایم و بدل به یک موتیف حوصله سر بر در پرسپولیس شده. کادر فنی که در یک جنگ بیثمر و فرسایشی با مدیریت باشگاه هر آنچه در پس پرده بوده را علنی کرده و شمشیر را از رو بسته. اتفاقی که سبب شده تا تمرکز نیمکت پرسپولیس به جای مستطیل سبز صرف اتفاقات بیرونی شده و انرژی کادر فنی در این مبارزه نابرابر تلف شود.
بخشی از مشکلات پرسپولیس در مستطیل سبز منبعث از همین ذهن مشوش و به هم ریخته کادر فنی و در رأس آن سرمربی تیم است. آنجا که گلمحمدی از شرایط تیمش و اتفاقات پیرامونی، شمشیر برندهای ساخته تا با آن به مدیریت ناکارآمد و بیکفایت تیم زخم بزند. همو که گلمحمدی تمامی مشکلات تیمش را از چشم او میبیند و از همین رو میخواهد انتقام همه ناکامیها را از رئیس هیأت مدیره بگیرد.
این انگاره گلمحمدی اگرچه تا درصد بسیاری قرین به واقعیت است اما اینکه سرمربی تیم شخصاً تصمیم به تأدیب و مجازات رئیس هیأت مدیره گرفته، رفتار عجیبی است که در هیچ کجا نمونه مشابهی ندارد و کپیرایت آن را صد درصد باید به پای پرسپولیس و گلمحمدی نوشت! شورش بدنه علیه رأس و قیام پاییندستی علیه بالادستی. رویکردی که با وجود همه مشکلات مدیریتی در پرسپولیس بیگمان نمیتوان آن را تأیید کرد. این کودتای سرمربی علیه رئیس اما یک ناظر عجیب دارد. ناظری که همه کاره و به نوعی صاحب اختیار این تیم است و تمامی امور را در دست دارد اما در انفعالی عجیب تنها نظارهگر جنگ سرد در پرسپولیس شده و سکوت و بیتفاوتی را ترجیح میدهد. وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی امور و صاحب اختیار پرسپولیس و البته استقلال به نوعی متهم شماره یک این مشکلات به شمار میرود. متهمی که با انتصابات حیرتانگیز و تصمیمات مشعشع نفراتی را به عنوان رئیس و مدیر در پرسپولیس و البته استقلال گمارده که تنها ویژگی آنها ترمیم دندانهای پوسیده دوستان و رفقا بوده! آنها که نه براساس تخصص و توانایی بلکه با پارامتر رفاقت و رانت به کابینه سرخ راه یافتهاند و حضورشان در این جایگاه با هر متر و معیاری یک اشتباه بزرگ بوده که حالا مصیبتهای پرشماری را پدید آورده؛ از خالی کردن پرسپولیس از ستارهها گرفته تا رسوایی مصاحبه خیابانی با ادبیات چاله میدانی. آنهایی که نه تنها آجر روی آجر نگذاشتهاند بلکه از آجرهای ترک خورده و مستهلک مخروبه پرسپولیس نیز کاستهاند تا هیچ تپهای را دست نخورده باقی نگذاشته باشند. عجبا که واکنش نهاد بالادستی به تمامی این گلکاریها، تنها ارتقای درجه و شغل بوده تا مدیری با این کارنامه درخشان با یک درجه ترفیع حالا رئیس هیأت مدیره پرسپولیس لقب بگیرد و به قول یحیی به ریش همه بخندد! آبشخور طغیان امروز گلمحمدی و شورش او که سبب از دست رفتن تمرکز و تنش در مجموعه پرسپولیس شده، ناشی از همین اتفاقات حیرت انگیز در مدیریت باشگاه است. اتفاقاتی که هیچوقت پایانی ندارد و به نظر میرسد هر زمان باید منتظر یک بحران تازه باشیم. بحرانی که از فرط تکرار دیگر همه به آن عادت کردهاند؛ حتی یحیی گلمحمدی!
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر